قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

معجزه روغن حیوانی

نمیدونم یادتون میاد از دردهای شیردهیم میگفتم یا نه!!! اون روزا همه میگفتن تا چله نوزاد شقاق سینه مادر هم خوب میشه. نمیدونم مشکل از پوست نازک من بود یا خوردن نویان!!! ولی هرچی بود خوب نشد که نشد!!! دردش به اون شدت اولیه نموند ولی خوب هم نشد!!! کلی هم پماد و دارو گرون قیمت به سفارش افراد مختلف استفاده کردم و همشون بی فایده بودن!!! با خودم میگفتم دیگه چاره ای نیست، باید باهاش ساخت!!!

18 فروردین 1395 باران خانوم دختره نازه ندا جون ( دختره دختر عمه ی  نویان) به دنیا اومد. ایشالا که به نازه پدر و مادر گلش بزرگ شه. با خواهرشوهرم که صحبت میکردم و حال ندا رو میپرسیدم گفت خدا رو شکر خوبه. در مورد شیردهی و مشکلاتش پرسیدم که گفت یه دکتر هندی تو همدان هست به اسمه دکتر گمار، میگه اگه روغن حیوانی بزنین به سینه، شقاق ایجاد نمیشه!!!!

با اینکه باورم نمیشد ولی گفتم این مورد هم امتحان کنم و در کمال ناباوری تاثیرگذار بود!!! و درد منو تسکین داد و خدا رو شکر خیلی خیلی خیلی بهترم. دوستای عزیزی که مشکل منو دارین و مادرایی که هنوز نی نی های نازتون دنیا نیومدن، حتما حتما روغن حیوانی رو امتحان کنین. برای من که مثل یه معجزه بودو دردهای شدیدم بالاخره وقتی پسرم 7 ماهگیش رو تموم کرده بود، از شدت افتاد و روبه بهبوده.

جونم براتون بگه که نویان حسابی شیطون بلا شده. غلت میزنه و سینه خیز میره و خلاصه بالاخره به هر قیمتی هست خودشو به مقصدش میرسونه. حالت چاردست و پا هم میگیره ولی هنوز بلد نیست چه طوری باید حرکت کنه. گاهی هم که حرکت میکنه دنده عقب میره به توصیه پزشکش تا آخر 7 ماهگی کمکی به نشستنش نکردم ولی خدا رو شکر الان خیلی خوب میشینه و تعادل خوبی داره.

ذایقه اش به غذاهای جدید عادت کرده و خدا رو شکر خوب میخوره. هر روز یه سیب و هویج رو براش آب میگیرم و تو لیوان میخوره. 6-5 سانتی هم موز رو تو پستونک میوه خوریش میخوره. خیلی هم دوست داره و وقتی تموم میشه و میخوای ازش بگیری حسابی غر میزنه

تا دیروز سوپش فقط برنج و گوشت و سیب زمینی بود (به مدت 15 روز) و امروز اولین روزیه که سبزی (گشنیز و جعفری) هم به سوپش اضافه شده. تا سه روز همین رو باید بخوره و بعد به ترتیب به فاصله  سه روز،  هویج، عدس، جو و رشته فرنگی اضافه بشه.

نصف زرده تخم مرغ هم یه روز در میون معمولا تو سرلاک گندمیش میریزم و حسابی دوست داره. البته برای اینکه با طعم زرده هم خو بگیره سعی میکنم هر وقت که سرحال بود،زرده رو  با شیر خودم یه کم رقیقش کنم و بهش بدم. زیاد خوشش نمیاد ولی بد نیست، میخوره. یک ماهی بهش زرده تخم مرغ میدم و بعدش بلدرچین رو جایگزین میکنم. البته دکترش چیزی نگفته و رو تحقیقات خودم و خواص بالای تخم بلدرچین تصمیم گرفتم بهش زرده بلدرچین بدم.

عاشقه کالسکه گردیه و حسابی تو کالسکه آرومه و همه جا رو نگاه میکنه. بعداز ظهرها اگه حالمون خوب باشه معمولا یه گشتی تو محله میزنیم.

از صدای خیابون هم لذت میبره مخصوصا وقتی که مامانم  اف اف رو دم گوشش میذاره، با دقت گوش میده. دردت به جونه مامان.

با هرچیزه جدیدی مدت ها سرگرم میشه. مهم هم نیست چی باشه. از اسباب بازی های پر زرق و برق بگیر تا یه شیشه نوشابه که دو تا نخود توشه!!! بعد از چند ساعت هم دیگه براش جذاب نیست! و جالب اینکه اگه چند روزی اون وسیله رو نبینه دوباره براش جدید و جالب میشه!!!

الهییییییییییییییی، امروز خاله شراره بعد از یک ماه بالاخره مرخصی گرفت و اومد کرمانشاه. با کلی ذوق با یه جغجغه جدید اومد سمت نویان. عزیزه دلم نویان غریبی کرد!!! چشم ها و لبش رو جمع کرد و بغض کرد!!! قربونش برم مثل همیشه صداش در نیومد!!! سایلنت غریبی میکرد!!! اولش فکر کردم ماله صدای جدید جغجغه است ولی نههه!!!! پسرم غریبی میکرد!!! البته مدت زیادی طول نکشید که با خاله دوباره اخت شد.

امروز بعد ازظهر قراره منو نویان بریم یه دورهمی زنونه خونه یه همکار قدیمی،  که کیان خان (پسر نازش) 6 ماهی از نویان بزرگتره. امیدوارم بهمون خوش بگذره.

نظرات 11 + ارسال نظر
marzi پنج‌شنبه 23 اردیبهشت 1395 ساعت 10:50

سلام عزیزم.
نسیم یه زحمتی برات دارم. برنامه غذایی نویان از اولین روزی که شروع کردی به غذا دادن بهش رو بهم میگی.
اینطوری مثلا :
اولین غذا چی بود و روزی چقدر و تا چند روز ادامه داشت.
بعد غذای دوم و بعد سوم و ...

میخوام اینا رو نگه دارم. البته برای خواهرم هم میخوام. کم کم رضا دیگه غذا خور میشه.

سلام
چشم عزیزم. میام تو وبلاگت مینویسم. البته تو وبم هم هست

ستاره سه‌شنبه 21 اردیبهشت 1395 ساعت 21:44 http://setareyesepehr@blogfa.com

از پاسخگوییت ممنونم
من از نوشته هات خیلی بهره میگیرم حتی چیزای ساده هم که مینویسی هم بدرد من میخوره عزیزم

خدا رو شکر برای یک نفر هم مفید باشم راضیم

ستاره دوشنبه 20 اردیبهشت 1395 ساعت 14:28 http://setareyesepehr@blogfa.com

نسیم جان لطفا بگو به نویان چند ساعت یکبار شیر میدی و هر بار چند سی سی؟
چند بار غذا میدی ؟هربار چند قاشق؟
از لطفت ممنونم

خانومی برای شیر خوردنش ساعت ندارم. هر وقت خودش بخواد (البته شیر مادر) و شیر مادره دیگه سی سی شو نمیدونم. ولی روزایی که نیستم مامان بهش 150 تایی شیرخشک میده. تقریبا هر 3 ساعت میخوابونه و شیرخشک میده. الان صبح فرنی میدم ظهر حریره بادوم، عصر سوپ، شبم سرلاک گندمی. یه روز در میون هم بین وعده هاش نصف زرده تخم مرغ میدم. هر بار حداقل 10 قاشق رو میدم اگه بیشتر بخوره شاید هم بیشتر. موز و آبمیوه هم هر روز میدم. موفق باشی گلی

ستاره دوشنبه 20 اردیبهشت 1395 ساعت 13:04 http://setareyesepehr@blogfa.com

نسیم جون اب هویج و سیب رو با ابمیوه گیری میگیری یا رنده میکنی و صاف نیکنی؟

سلام عزیزم. با آبمیوه گیری میگیرم گلی

فافا دوشنبه 20 اردیبهشت 1395 ساعت 11:46

چقدر جالب
من این کارو شنیده بودم ولی همش می گفتم اینا قدیمی شده
خواهر خودم طفلی چقدر عذاب کشید
ممنونم از تجربت عزیزم که در اختیار ما گذاشتی
من عاشق اون لباس هندونه ای هام . هزار ماشالله به ناز پسر
عزیزممممممممممممممممممم چه ناز می خنده فداش بشم

آرههه گاهی وقتها گفته قدیمیا عجیب به داد آدم میرسه!! من خودم 7 ماه عذاب کشیدم. خدا نکنه گلی مواظب خودت و جوجو نازی باش

marzi یکشنبه 19 اردیبهشت 1395 ساعت 10:11

سلام عزیزم.
تجربیات خوب و جالبی بود. باید یادشون بگیرم. شاید به دردم بخوره.
چقدر نویان دوست داشتنیه تو عکسا. ماشاالله هزار ماشاالله
خسته نباشی.
مهمونی هم خوش بگذره.

حتما به دردت میخوره گلم. خودت دوست داشتنی هستی عزیزم ممنون خیلی خیلی خوش گذشت. جاتون خالی

الهه شنبه 18 اردیبهشت 1395 ساعت 09:05

سلام .ماشالله چقده تو عکسهای جدید بنظرنویان جون کلی فرق کرده و بزرگتر شده.خدا رو شکر پوست سینه ات هم خوب شد نسیم جون.پسرت خیلی با نمکه و صورتش فکر میکنم حسابی شیطونه.

ممنون عزیزم. آره حسابی شیطونه. البته شیطون بی صدا!!! زیرزیرکی کارشو میکنه بدون هیاهو

زاهارا جمعه 17 اردیبهشت 1395 ساعت 00:02

قدرباذوق خوندم الهی بگردم ماشالله به پسری عظمتو جمع کن برای شیطونیهای بعدیش هرروزشیرینترمیشه پسرمن که همش عاشق اشپزخونه است سرودستستشو بگیری توی اشپزخونه است دردسردارم بخدا عدس وتخم مرغ وموز شیطونترشون میکنه البته من اینجوری فکرمیکنم

قربون شیطونی هاشون برم الهییی

صبا پنج‌شنبه 16 اردیبهشت 1395 ساعت 13:58

سلام نسیم عزیز
خداروشکر که بهتر شدی واقعا درکت میکنم خیلییییی سخته شیردهی با درد منم که تا 5 ماهگی مهدیار کشیدم ولی دیگه برای تو طولانیتر شده بود، خداروشکر که رو به بهبودی
حالا چطوری استفاده کردی؟ برای شیردهی پاکش میکردی؟ بگو تا یادم بمونه برای بعدی مفیده
ماشاالله به نویان خواستنی و عزیزززززم

سلام عزیزم یه کم روغن رو روی محل میمالی تا آب بشه بعد از شیر دهی باشه، بعد از مدتی هم جذب میشه. نیازی به شستن هم نداره

الهه پنج‌شنبه 16 اردیبهشت 1395 ساعت 12:14

ممنونم اجی سلامت باشی

الهه پنج‌شنبه 16 اردیبهشت 1395 ساعت 11:46

سلام اجی خوبی خسته نباشی خداروشکر که سینه هات خوب شدن اجی نی نی ابجی منم ۱۲ این ماه به دنیا اومده اجی ان شاءالله که همیشه نویانت شاد و سلامت باشه ان شاءالله اجی

مبارکههههه. به سلامتی عزیزم. ایشالا که زیر سایه پدر و مادرش بزرگ شه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد