قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

مرفه بی درد!!!!!!

جدیدا خیلی کامنت هایی از این دست دریافت میکردم!!!  اوایل برام اهمیتی نداشتن و به پاک کردنشون اکتفا میکردم. ولی نمیدونم چرا امروز دلم خواست توضیحی در مورد خودم بدم!  اول اینکه آدمی هر اونچه رو بکاره درو میکنه. هیچ چی تو زندگی آدما اتفاقی نیست . ما از صفره صفر شروع کردیم. با پشتکار و اراده خودمونه که به اینجا رسیدیم. برای رسیدن به این رفاه نسبی،  من و شوهرم سالیان سال زحمت کشیدیم.  هیچ چی زندگیمون بادآورده نیست.  سهمیه و پارتی بازی نیست! ما وقتی تصمیم گرفتیم آینده رو با هم بسازیم،  دو تا جوون 20 و 21 ساله و دانشجو لیسانس بودیم!  بی هیچ پشتوانه ای. همسرم مادرش رو وقتی 9 ساله بود و پدرش رو تو 16 سالگی از دست داده بود.  یه پسر سختی دیده و خودساخته که روی سخت زندگی رو با تموم وجودش حس کرده بود. ما 5 سال زیر عقد و نامزدی بودیم تا شرایطمون برای شروع زندگی مشترک مهیا شد.  5 سال به حرف هم راحت نیست.  از دور و نزدیک حرف خوردیم ولی نشکستیم. هدفمون والاتر از اراجیف عوام بود.  از روزیکه خودمونو شناختیم،  داشتیم درس میخوندیم و کار میکردیم.  با احترام به همه، ولی درس خوندن تو دانشگاه سراسری خیلی متفاوت با آزاده. مهدی لیسانس و ارشد و دکتراش  دانشگاه سراسری و روزانه بود چون پولی نداشت که خرج درس خوندنش کنه، همه تلاشش رتبه بهتر و دانشگاه بدون هزینه بود.هنوز هم مشغول درس خوندنه.  هم کار کرد و هم درس خوند. پس بدونین که راحت به اینجا نرسیده.البته من اعتقاد ندارم ما به جای خاصی رسیدیم! برای اونایی گفتم که اعتقاد دارن ما مرفه بی دردیم! ما از خیلی چیزها گذشتیم تا به امروز رسیدیم. فکر نمیکنم یه رفاه نسبی برای یه ارشد الکترونیک و یه دکتر عمران، که هردو هم سخت کار میکنن،  ضایع کردن حق دیگران باشه!  من و مهدی پابه پای هم کار میکنیم،  از استراحتمون میزنیم تا بهتر زندگی کنیم و آینده پسرمون تامین باشه.  پس هیچ وقت نمیپذیرم کسی برچسب "مرفه بی درد " رو بهم بزنه. کسی چه میدونه که یکسال با حقوق حق التدریسی زندگی مشترک گذروندن یعنی چی؟!  با ذره ذره پول جمع کردن،  عروسی گرفتن و خونه و ماشین خریدن یعنی چی؟!  کسی چه میدونه حتی پرداخت  قبض آب و برق باید با حساب و کتاب انجام شه یعنی چی! مسیر های طولانی رو پیاده رفتن و پول تاکسی رو پس انداز کردن یعنی چی؟! من تمام این روزها رو تجربه کردم و با تموم سختی هاش،  حس میکردم خوشبخت ترین زن دنیام.  ما تو زندگیمون هدف داشتیم و قدم قدم نزدیک شدن به هدفمون و  صد البته قدرت بینهایت عشق، بهمون قوت قلب میداد. بی شک خدا هم همیشه کنارمون بود. ما خواستیم تا توانستیم. با اینکه وضع اقتصادی پدرم خدا رو شکر عالیه  ( پدرم از شاگردی تو مغازه پسرعموش شروع کرده، گفتم که بدونین اراده و پشتکار قوی داشته و چیزی بهش ارث نرسیده! آقا زاده هم نیست.  سوخته تا ساخته) ولی هیچ وقت همسرم نخواست منتی سرش باشه و اگه قرضی گرفته شد،  تا قرون آخرش پس داده شد. پدرم هم به ما ماهیگیری آموخت و هیچ وقت ماهی تقدیممون نکرد. 

و بگم از امروزمون که خدا یارمون بود و روزهای آسون رو بهمون هدیه کرد. امروزمون هم، مرفه بی دردانه نیست!  من و مهدی صبح تا شب کار میکنیم،  از استراحتمون میزنیم، از خوراک و پوشاکمون میزنیم، ولی از تفریحاتمون نه! سفر روح زندگیه.  وقتی سفر میری انگیزه میگیری که بهتر و بیشتر کار کنی. سفرهامون هم معمولا هزینه چندانی نداره.  شمال که ویلا بابا هست و خرجمون هزینه بنزین و خورد و خوراکه.  خیلی از سفرهامون هم دید و بازدید اقوامه مثلا همدان،  تهران،  اصفهان. سفرهای سیاحتی مثل شیراز و...  با کمترین هزینه ها میریم.  معمولا هتل نمیریم و از دانشگاه محل کار مهدی،با کمترین قیمت، مهمانسرا رزرو میکنیم.  خورد و خوراکمون تو سفر، اصلا پرهزینه نیست. تو کل سفر شاید فقط یک وعده رو مهمون رستوران های شیک باشیم! البته اهل آشپزی تو سفر هم نیستیم مگه کباب باشه. معمولا با غذاهای قیمت مناسب میگذرونیم. خرید اصلا جزیی از برنامه سفر نیست،  البته استثنا هم داره گاهی واقعا اجناس ارزون تره و خرید می صرفه. مثلا من خریدهای عیدم رو کیش انجام دادم ولی هیچ چیز اضافه ای نخریدم! سفر پر هزینه تا حالا فقط کیش بوده و مالزی.

اینا رو گفتم که بدونین خونه و زندگی حاضر و آماده بهم نرسیده،  که البته اگر هم به کسی برسه و حق مردم توش نباشه،  خوشحال میشم. نوش جونش که بی سختی آسایش داره.

ما یاد گرفتیم شاد باشیم، حتی با قدم زدن تو یه جاده پر از برگ های زرد،  زیر بارون، توی برف، حتی آفتاب!  شاد بودن و از زندگی لذت بردن جدای از وسع مالی،  بلد بودن میخواد که متاسفانه اکثر مردم ما بلد نیستن! ما از هر بهونه ای به نفع شاد بودنمون استفاده میکنیم  و چقدر ما ایرانی ها قاضی های بی انصافی هستیم!!!  کاش کمی با هم مهربون تر باشیم   و  جای برچسب زدن به همدیگه،  از شادی هم نوعمون لذت ببریم.  کاش بهتر باشیم...