قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

جر و بحث ممنوع!!!

شاید بزرگترین اشتباهمون تو این دو سال و پنج ماه بود، بزرگترینش!!! یه جر و بحث ساده زن و شوهری جلو پسر کوچولویی که بیشتر از حد تصور ما متوجه میشه و بیش از حد حساسه!!!یه جر و بحث تو ماشین، که فقط تن صداهامون بالا رفت!!!اضطراب تو چشم های کوچیکش موج میزد!!!با تعجب نگاهمون میکرد و افسوس که اون موقع ما اینقدر خودخواه شده بودیم که نگاه معصومش رو درک نکردیم!!!طبق روال هر جمعه، نهار خونه مامان بودیم. بحثمون که تموم شد مهدی دم خونه مامان نگه داشت که من و نویان بریم بالا تا خودش بره پوشک بخره. عکس العمل نویان باعث شد حسابی خجالت بکشیم!!!پسرم ترسیده بود!!!شاید پیش خودش فکر میکرد اگه مهدی بره دیگه برنمیگرده!!!گریه میکرد و میگفت با هم بریم خونه ماجون!!! هرچی براش توضیح میدادیم بابا میخواد پوشک بخره و برمیگرده قبول نمیکرد!!!گریه و ناراحتیش آتیش به قلبمون زد.بغلش کردم و به خودم چسبوندمش. ازش پرسیدم ناراحتی؟! گفت آره!!! بوسیدمش و ازش معذرت خواهی کردم. گفتم ناراحت بودم و میدونم اشتباه کردم، نباید داد میزدم. اشک هاشو پاک کردم و گفتم مامان رو بخشیدی؟؟؟؟ با صدای لطیفش گفت آره ولی قلب کوچیکش هنوز هم تند تند میزد. آخرشم، با هم رفتیم پوشک خریدیم و بعد با هم رفتیم مهمونی!!!شاید نویان فراموش کرده باشه ولی من و مهدی هنوز بابت این ندونم کاری خودمون رو نبخشیدیم. با هم عهد بستیم بعد از این به هیچ عنوان جلو نویان حتی بحث نکنیم. امیدوارم بتونیم خودمون رو مدیریت کنیم و به اعصابمون مسلط باشیم.



مجموعه کتاب های بالا رو به سفارش حوا عزیزم گرفتم. واکنش نویان بهشون قابل تامل بود. کتاب ها متنی بودن و اولش برای نویان که همیشه کتاب های شعری براش میخوندم، حوصله سربر بود!!!روز اول اصلاااا باهاشون ارتباط نگرفت!!!حتی پرتابشون میداد و میگفت نخون!!!به قول مهدی شایدم فکر میکرده برای ما بدآموزی داره 

هربار قبل خواب یکیشو براش میخوندم و کم کم براش جا افتاد و الان خودش میارتشون و ازمون میخواد براش بخونیم. کتاب های جالبی هستن و راهکارهای خوبی برای مسائل تربیتی دارن. یکیش همون جدول ستاره هاست که برای نویان هم گذاشتم و الان با خوندن کتاب کلی ذوق میکنه و میگه نویان هم جدول ستاره داره...



جدول ستاره یکی از راه های خیلی مفید برای تربیت بچه‌هاست یا حداقل روی نویان خیلی خوب جواب داده. براش برچسب های ستاره خریدم و بهش گفتم هر روزی که الکی گریه نکنه و بهونه نگیره بهش یه ستاره میدم. اولین ستاره رو همون شب اول بهش دادم و با کلی ذوق و شوق چسبوند، گفت دوباره ستاره بده. گفتم هر روز که الکی گریه نکرده باشی بهت یه ستاره میدم. اونم قبول کرد.ستاره ها که ده تا شدن خودش رو میبرم ماشینی که دوست داره برای خودش برداره. چون ده روز خیلی طولانیه و ممکنه بچه خسته بشه جایزه های کوتاه مدت هم درنظر گرفتم. به ازای هر سه ستاره یه جایزه کوچولو داره. مثلا الان که سه تا ستاره گرفته قراره براش بادکنک هلیومی بخرم. 

خلاصه اینکه خیلی خوب جواب گرفتم. هر شب که میگم بیا ستارت رو بگیر با ذوق فراوون میاد و به هر زحمتی هست ستاره کوچولو رو روی کاغذ میچسبونه و ذوق میکنه. به مامانم هم جلو نویان گفتم که نویان بدونه پیش مادر جون هم نباید الکی گریه کنه و عصرا که من میرم دنبالش میپرسم که ستاره میتونم بهش بدم یا نه. باید همیشه مراقب باشه که ستاره شو از دست نده. این بین اگه کار خوب دیگه ای هم انجام بده ستاره میگیره. گاهی که بی دلیل گریه میکنه و بهونه میگیره بهش یادآوری میکنم که ستاره میخواد یا نه؟!اونم معمولا خیلی زود آروم میشه. البته بهش گفتم اگه جاییش درد بگیره و ... گریه کنه ایرادی نداره. گریه الکی و از سر بهونه گیری ستاره رو از بین میبره.




این هام کاکتوس های دوست داشتنی جدید منه که گلدون رنگیا رو لبه پنجره اتاق نویان گذاشتم. میگن اثرات پارازیت و اشعه رو کم میکنه!! کاکتوس ها وقتی گل میدن، واقعااااا آدمو ذوق زده میکنن

بعد نوشت: جایزه رسیدن ستاره هاش به سه تا رو خودش تعیین کرد و گفت ازون بادکنکا میخوام که میچسبه سقف!!!منم دیروز براش خریدم و بردم خونه مامان. پسرم حسابییییی ذوق زده شد و کلی خندید و بازی کرد.

از مامان پرسیدم امروز چه طور بوده؟!گفت تا ظهر عالی بوده ولی ظهر یه بار الکی کلی گریه کرده!!!رفتم پیش نویان و گفتم آقا کلاغه بهم گفته امروز الکی گریه کردی؟!یکم خجالت زده شد و گفت آره!!!گفتم چرا؟!گفت کتلت داغ بود!!!(مامان گفت بهونه میگرفته و کتلت داغ نبوده)

خلاصه گفتم بالاخره امشب ستاره نداری چون الکی گریه کردی. سرشو پایین انداخت و هیچی نگفت. ستاره هم نخواست. ولی دیدن جدول ستاره هاش هنوزم خوشحالش میکرد.باید حواسمون هم باشه زیادی سخت نگیریم و از بچه به اندازه سنش توقع داشته باشیم. به نظرم این روش برای خیلی چیزا جواب میده. من که ازش راضیم...