قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

یک تعمیر ساده!!!!


 کتاب هایی که تو عکس میبینین از طریق اینترنت و سایت http://www.ketabekoodak.ir/ سفارش دادم. کتاب هایی مفید و با قیمت مناسب. نویان که خیلی دوسشون داره. من قبل از تولد نویان کتاب های هوش زیر یکسالگی رو هم براش خریدم و باهاش کار کردم و از اون ها هم خیلی راضی بودم و توصیه شون میکنم. حتی اگه تاثیری روی هوش بچه ها نداشته باشن، سرگرمی مفیدین.



عکس پایین هم مربوط به تهران و خونه عمه مهناز آقا نویانه که توپ رو گذاشت زیر لباسش و گفت مثل "mesle kale mamam" ( مثل خاله شبنم) شدم و کلی بهش خندیدیم. بس که این گل پسر با دقته و حواسش به همه چی هست.



حالا بگم از یه تعمیر ساده خونه مامان که 4 ماه طول کشید و هنوز هم تموم نشده!!!! خرداد ماه بود که مامان اینا تعمیرات خونه رو شروع کردن. یه تعمیرات کلی. اپن آشپزخونه رو برداشتن و نقاشی و کاغذ و پارکت و کابینت و سنگ نما و دروازه و ...

دیروز 24 مهر 1396 رفتن تو خونه ناتمومشون!!!!! خیر نبینن پرسنل "دفتر معماری آبادگر" تو مرکزی که اینقدر مامان بابا رو اذیت کردن!!!! یه دفتر شیک و پرسنل به ظاهر درست و حسابی و ...

نگو آقایون بدهی بالا آوردن و پولی که از ما گرفتن دادن جای کار نفر قبلی و نوبت ما که شد منتظر بودن نفر بعدی ای بیاد و بدبختش کنن تا بتونن کار ما رو انجام بدن!!!!

خلاصه هرچی از مردم آزاریشون بگم کم گفتم. کابینت های نیمه کاره و وکیوم کاری که میگه تا بقیه پول رو ندن درهارو تحویل نمیدم!!!! حرص و جوش خوردن های مداوم و آخر هم که کار به شکایت و شکایت بازی رسید!!!! الان حدودا یک ماه و نیمه از شکایت و جلسات هم گذشته و با اینکه همه میگن حق با شماس ولی هیچ حکمی داده نشده!!! حتی بابا میخواست بده جای دیگه براش درست کنن، که دادگاه گفت فعلا نباید دست بهش بزنین!!!!! و این بود که مامان و بابا که دیگه از موندن خونه من و شبنم و مامانی (مامان بابام) خسته شده بودن، خونه رو جمع و جور کردن و رفتن توش!!!! این همه هزینه و بدو بدو، آخرش هم کابینت های یکی درمیون و ناقص که مدام حرصت بدن و بگی کاش اصلا عوضشون نمیکردم!!!! خیر نبینن ایشالا...



نویانم اینقدر شیرین زبون شده که همه براش کیف میکنن. زنده باشی نفس مامان.تمام شعرها و لالایی هایی که براش میخوندیم رو حفظه و با زبون شیرین خودش میخونه(لالالالایی مادر میخونه/ پیشی پیشی ملوسم / لی لی لی لی حوضی و ...) یه انیمیشن داره که حروف انگلیسی رو میخونه، همه رو حفظ کرده. وای که من عاشق "ele menemeno pi" گفتنتم زندگی (LMNOP) و "وای ان زی" (Y & Z) گفتنت.



پنجشنبه 20 مهر 1396 نویان که خواب بود رو پیش مهدی گذاشتیم و با شبنم و سعید و مامان و بابا رفتیم خرید سیسمونی کارن (پسر کوچولوی 7 ماهه شبنم، عشق خاله). حس خوبی بود.سرویسش رو فیروزه ای خریدیم. جز تخت و کمدش تقریبا بقیه خریدا رو انجام دادیم و شام هم سعید یه دل و جیگر توپ مهمونمون کرد. منم برای سیسمونی کارن یه عروسک پولیشی موزیکال گردان خریدم که خودم عاشقش شدم.



جشن تولد سی و دو سالگیمو جمعه 21 مهر 1396 گرفتم. کارمندیه دیگه، همه چی به آخر هفته موکول میشه. یه جشن خودمونی که خدایی هم خیلی بهمون خوش گذشت. خونه عکسامونو گرفتیم و برای شام رفتیم "پیتزا کارن" اول شهرک متخصصین که واقعا کارشون درسته. اگه کرمانشاهی هستین یا گذرتون به کرمانشاه خورد، حتما امتحانش کنین. شب خیلی خوبی بود و جای شراره و سینا عزیزم خیلی خیلی خالی بود.



نویانی مربع"molaba" و دایره "dalele"و مثلث "mola as"رو با جورچین هایی که داره یاد گرفته. عااااااالیه

اینم جیگر مامان در حال ناخونک زدن به کیک



این حوله تنی ناز هم پدرجون همراه با سیسمونی کارن، برای نویان شیرینم خرید که خیلی هم عالیهههه. دست بابام درد نکنه که اینقدر مهربونه.



اثر هنری آقا نویان که 24 مهر 1396 خلق شده و خودش میگه "میو" کشیده. آخه تو پیکاسوی مامانی عشقققققق.