قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

شکوفه های عناب (معرفی کتاب)

"با خود گفتم که جهان را می بخشم و آدمیان را و آن شبح را، زیرا که من مادرم و جهان با زایش من معنا میگیرد و این حس در جانم دوید که عاقبت زندگی است که نیرومند است و سرایت میکند به جان آدمیان تا پایدار بمانند و بخشایش است که شر را دور می کند از جانمان و کینه را. جهان را بخشیدم شاید حضور زخم خورده و خسته ی ما زنده شود به مهر..."

"رضا جولایی، نویسنده‌ی صاحب‏‌سبکِ ادبیات ایران، در شکوفه‌های عناب باز هم به سراغِ روایتی تاریخی رفته و آن را با خیال‌ورزری چندسویه‏‌ای پرداخته است.کتاب، داستانِ قتلِ روزنامه‌نگاری آزادی‌خواه، میرزا جهانگیرخانِ صورِاسرافیل است. رمان با صحنه‌ی مویه‌ی زنی آغاز می‏‌شود که خبرِ مرگ روزنامه‌نگارِ جوان به او رسیده، زنی که عاشقش است. بعد قصه با فلاش‌بک‌ها و فلاش‌فورواردها، شخصیت‌هایی می‌سازد که هر کدام به نحوی با استبداد و فضای ملتهبِ تاریخِ ایران گره خورده‌اند. جولایی قهرمان‌های خیالی خود را کنارِ شخصیت‌های واقعی تاریخی قرار داده و قصه می‌سازد. رمان بی‌وقفه داستان می‌گوید و پیش می‌رود. از مرگ و عشق و البته نفرت. رمانی که

در اوجِ پختگی نوشته شده است و خواننده را به سفری عجیب می‌برد."

اولش خیلی سخت با این کتاب ارتباط گرفتم ولی الان میتونم بگم کتاب خیلی خیلی خوبی بود...

1398/07/13

از تحریک مغز تا هوش هیجانی (معرفی کتاب)


"کتاب حاضر، به‌منظور آموزش یکی از مهم‌ترین انواع هوش‌ها یعنی هوش هیجانی و پرورش مهارت‌های اجتماعی به تمام تیپ‌های مختلف کودکان به‌خصوص آن‌هایی که در زمینه اجتماعی مشکل‌دار هستند، طراحی شده است. اغلب این کودکان برچسب‌های نقص در مهارت‌های اجتماعی دارند. این برچسب‌ها شامل پرخاشگری، انزواطلبی و یا خجالتی بودن است. هدف اصلی این کتاب پیشروی به‌سوی مراحل امیدوارکننده در تحولات اجتماعی است. فعالیت‌ها و بازی‌های پیشنهادی این کتاب می‌تواند مهارت‌هایی که کودکان نیاز دارند تا سازنده یک نگرش خوب، احساس خوب و رفتار خوب باشند را فراهم سازد.
کودکان ما ممکن است موفقیت های چشمگیری در زمینه هایی مثل علم، موسیقی، هنر و ... به دست نیاورند، اما باید شاد زیستن را یاد بگیرند"
برای معلم های مهدکودک، کتاب فوق العاده ایه، با کلی بازی گروهی و مفید. البته نکات آموزنده زیادی داره که خوندنش برای یه مادر خالی از لطف نیست.
نویان از اول مهر 1398، وارد کلاس چهارتاپنج سال مهدکودک باران شده. اسم مربیشم آذرجونه. این کتاب رو بهش معرفی کردم. اونم کلی استقبال کرد و منم کتاب رو بهش دادم که بخونه. حالا چقدر و چه طور به کارش میبره نمیدونم. ولی تا همین جاشم به نظرم قدم مثبتی بود.
1398/07/07

مادر کافی (معرفی کتاب)


"میشد نام این کتاب را مادر عالی، مادر کامل، مادر برتر یا مانند آن ها گذاشت. اما تعجب نکنید اگر به شما بگویم مادر کامل نه تنها مادر مفیدی نیست بلکه شاید مضر نیز باشد و آنچه فرزندتان -به ویژه در سال های ابتدایی زندگی- به آن احتیاج دارد، مادر کافی است.
این کتاب مراحل رشد را در پنج سال اول زندگی توضیح داده و شما را در چگونگی گذران این مراحل حساس و کلیدی راهنمایی خواهد کرد. علاوه بر این کتاب می‌کوشد این حقیقت را به شما یادآور شود که کودک در این دوره بیش‌تر به نظارت و همراهی بدون اضطراب مادر نیاز دارد تا آموزش های مستقیم وی. هر چند که رویدادهای طبیعی در جریان رشد و تکامل کودک از قبیل شیر خوردن، آشنا شدن با غذای سفره، راه افتادن، کنترل ادرار و مدفوع، خوابیدن، لباس پوشیدن و حتی رفتن به مهد کودک یا کودکستان می‌توانند بی‌دردسر سپری شوند و شما از آن‌ها لذت ببرید اما در عین حال هر کدام ممکن است به مشکل و نگرانی والدین تبدیل شوند. بدون تردید شما نیز می‌توانید از مراحل رشد و نمو فرزندتان لذت ببرید به شرطی که بدانید باید چه کاری را انجام دهید و از آن مهم تر اینکه از انجام چه اعمالی بپرهیزید. مطالعه مطالب این کتاب برای کسانی که چشم انتظار فرزندی هستند و والدینی که کودکان کم تر از شش سال دارند، جزو بایدهاست و خواندن آن را به تمام والدین امروز و پدران و مادران آینده توصیه میکنم.
دکتر محمدولی سهامی، فوق تخصص روانپزشکی کودک و خانواده"
کتاب خیلی جالبی بود. به جمله زیر معتقد بودم و وقتی تو این کتاب دیدمش، خیلی خوشحال شدم...
"کیفیت زمانی که صرف فرزندتان می شود، از کمیت و میزان آن به مراتب پر اهمیت تر است"

خانه ی لهستانی ها(معرفی کتاب)


"یه خونه ی خوب، یه حس خوب، یه داستان خوب"

این رمان داستان آدم هایی است ساکن خانه ای بزرگ در جنوب تهران، خانه ای بازمانده از سال های دور. داستان در زمانه ی پهلوی دوم میگذرد و قصه آدم ها و رازهایی که هر کدام در سینه ی خود دارند موضوعی می شود برای روایت نویسنده. در این خانه که هر کس اتاقی اجاره ای دارد، عنصر"ندار بودن" گره خورده با گذشته ای وهم آلود که باعث شده ماجراهای خاص و حتی خشنی رقم بخورد.

خانه ی لهستانی ها مملو از تکه های احساسی و روایی است که در آن می توان رد پای هراس از رها شدن در دل شهر را درک کرد.

1398/04/16

بچه هایمان به ما چه می آموزند ؟(معرفی کتاب)



با زندگی در کنار بچه ها همه چیز رنگ و بوی دیگری می گیرد، زیبایی، عشق، معصومیت، بازی، درد و حتی مرگ.
بچه هایمان به ما چه می آموزند؟ کتاب سحرآمیزی ست مملو از شوخی های جالب. این کتاب به ما نشان می دهد که اگر دست از شنیدن و آموختن برداریم، هر لحظه بودن در کنار بچه ها می تواند فرصتی بی نظیر برای تغییرکردن و رشد به ما بدهد.
پیرو فروچی روان درمانگر معتبر ایتالیایی معتقد است سفر پدرومادری راهی ست به سوی تحول و تکامل، توالی تجربیاتی که می تواند ما را غنی کند، تجربه ای که هیچ درس و دانشگاه و کتابی نمی تواند در ما پدید آورد.
چیزی که باعث تمایز این کتاب از دیگر کتاب های روانشناسی دربارهٔ بچه ها می شود این است که فروچی در پی معادلات معمول روابط بچه ها و پدر و مادرها نیست و نمی خواهد به ما یادآوری کند چه نکاتی را باید به بچه هایمان بیاموزیم بلکه به آینه ای که بچه ها جلوی روی بزرگترها می گیرند نگاه می کند و می کوشد به خودانگیختگی و آگاهی اخلاقی دست یابد و در نهایت به اصلاح خود و رفتارهای نادرست ناخودآگاهش می رسد.
برگرفته از متن کتاب:

"به عکس باور خیلی ها، من معتقدم عاشق شدن حماقت نیست، بلکه فکر میکنم بهترین لحظه برای دو انسان، لحظه ای ست که حس می کنند عاشق شده اند. زمانیکه همه امکانات را روبروی خودشان می بینند. وقتی می توانند ذات عشق و زیبایی آن را لمس کنند. از آن لحظه به بعد همه مخاطرات پوچ و مسخره می شوند. عاشق شدن یعنی کشف واقعی ترین حس دنیا..."

از اون کتاب های فوق‌العاده بود و حسابی به جونم نشست...

1398/04/04