چند وقتیه که دلمون میخواد ثمره عشق ابدیمون با نفس های گرمش، خونمون رو گرم تر کنه. و می نویسم تا شاید دغدغه های زندگیم تجربه ای باشه برای بقیه.....
امید که روزی نی نی ام بزرگ شه و دغدغه های این روزهای پر استرس رو بخونه و شایدم به حال الان مامانش بخنده
(از اوایل تابستون 1393 ، پس از چهارسال زندگی مشترک، تصمیم گرفتیم عاشقانه هامون سه نفره بشه. بعد از 6 ماه انتظار و تجربه روزهای تلخ، بالاخره دوم بهمن 1393 فهمیدیم که مهمونی تو راهه)یکشنبه 29 شهریور 1394 ساعت 11:55 پسرم نویان (Noyan) به عاشقونه هامون حال و هوای دیگه ای بخشید...
ادامه...
عزیزدلم یه دنیا شادی وسلامتی برای تووپسرگلت وهمه خانوادت دارم مواظب پسری باش ماشالله خیلی بانمکه من خیلی دوستش دارم
ممنون عزیزم. لطف داری خاله مهربون
سلام اجی خوبی سال نو شما هم مبارک