چند وقتیه که دلمون میخواد ثمره عشق ابدیمون با نفس های گرمش، خونمون رو گرم تر کنه. و می نویسم تا شاید دغدغه های زندگیم تجربه ای باشه برای بقیه.....
امید که روزی نی نی ام بزرگ شه و دغدغه های این روزهای پر استرس رو بخونه و شایدم به حال الان مامانش بخنده
(از اوایل تابستون 1393 ، پس از چهارسال زندگی مشترک، تصمیم گرفتیم عاشقانه هامون سه نفره بشه. بعد از 6 ماه انتظار و تجربه روزهای تلخ، بالاخره دوم بهمن 1393 فهمیدیم که مهمونی تو راهه)یکشنبه 29 شهریور 1394 ساعت 11:55 پسرم نویان (Noyan) به عاشقونه هامون حال و هوای دیگه ای بخشید...
ادامه...
پیرو متنی که برای سالروز وبلاگ نویسیم نوشته بودم، دوستی زحمت کشیدن و آدرسی بهم معرفی کردن که بتونم بلاگفای نازنینم رو دوباره ببینم. خدا میدونه که چقدر خوشحال شدم. هنوز هم صدای تپش قلبم رو میشنوم. انگار یه دوست قدیمی و عزیز رو پیدا کردم. دوست عزیزم نویسنده وبلاگ "غریبانه" یه دنیا ممنون بابت راهنماییت. https://web.archive.org/web/20150319135241/http://ghasedakemehr.blogfa.com اینم آدرس جایی که بلاگفامو میتونم ببینم
چه خووووب.
حالا یعنی میخوای برگردی بلاگفا؟؟؟
نه بابااا دیگه به بلاگفا اطمینان ندارم اینجا خونمه دیگه
آخییییییییییییییییییییی یادش بخیرررررررررررررررررر
نشستم دوباره خوندمش....
عزیزم
پست جدید هم که نمیزاری هی میام و میرم
ممنون گلم تهران بودم
وای چقدر خوب شد منم تونستم چندتا از نوشته های قبلیم که خیلی برام باارزش بودن رو پیدا کنم . یک دنیا ازت ممنونم ....خوندمشون و باهاشون گریه کردم
الهیییی
منم همینجا پیداش کردم و بعضی از متنهام رو تونستم بازیافت کنم
ولی متنهای رمز دار و ادامه ی مطلب ها پر
اووووووووماشاالله چه سرعت عملی
باشه منم شمارو لینک میکنم...مرسی از لطفت
سلام اجی خوبی اره اجی منم دیدم مبارک باشه ان شاءالله اجی دست اون دوستت هم درد نکنه