ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
نفهمیدیم امسال پاییز کی اومد کی رفت!!!نفهمیدیم کجای اینهمه دغدغه گم شدیم!!!نفهمیدیم باهامون چی کار کردن که هرچی سعی کردیم نبینیم، نشنویم، شاد باشیم نشد که نشد!!!گرونی، بنزین، اعتراض، خفه خون، بی نتی، آنفولانزا و هزار و یه چیز کوفتی دیگه!!!اینکه یه موجود بی اختیاری و هیچ کاری از دستت بر نمیاد!اینکه ذره ذره آرزوهات جلو چشمت لگدمال میشن و سهم تو فقط افسوسه!اینکه نمیدونی چی در انتظار جیگرگوشته!حیف از بهترین روزهامون!امیدهامون!!! آرزوهامون!!!
دیگه پاییزو ندیدیم!برگ ریزون ذوق زدمون نکرد!دل و دماغ و انگیزه طبیعت گردی نداشتیم!حتی بارونم نبارید! نخواستیم ولی ذره ذره افسرده شدیم!!!پاییز قشنگم ببخشید که امسال ندیدمت!!!
(برگ ریزون حیاط اداره98/09/11)
با خواهر شوهرم حرف میزدم چند روز پیش. میگه فقط خدا میدونه چقدر دلم برای فرفرم پر میکشه . چقدر دلتنگتون هستیم . ولی هر روز به خودمون میگیم خدا رو شکر که رفتین . لااقل خیالمون از بابت شما راحته .
خیلی بده نسیم . خیلی .
اینکه میبینی هر کاری از دستت براومده برای داشتن یه زندگی سالم ساده ی خوب انجام دادی ، درس خوندی ، کار میکنی ، پول حلال درمیاری ، و با اینهمه ته دلت اون چیزی که میخوای نیست و تو هم هیچ کاری از دستت برنمیاد خیلی تلخه .
گاهی فکر میکنم مگه ما از دنیا ، از زندگی ، از روزگار چی میخواستیم ؟ مگه چی میخوایم؟ چرا اینقدر زندگی رو برامون سخت کردن ؟
چرا هیچ غلطی نمیتونیم بکنیم ؟ زندگی خوب و راحت پیشکش . بذارن راه نفسمون باز شه لااقل . بذارن نفس بکشیم . به خدا خسته شدیم از اینهمه نگران فردا بودن . نگران خودمون ، کارمون ، آینده مون ، بجه هامون ، پدر و مادرمون ، خواهر و برادرمون .....
هییییی گفتی دست رو دلم نذار که خونهههه
گاهی خوبه آدم حرفها و ذوق کردنا و آخ جون گفتنای قبلشم بخونه و ببینه فقط. اییییییی روزگار
چی بگم والا
سرویس وبلاگدهی ملت بلاگ برای ساخت وبلاگ رایگان فارسی برای حمایت از زبان شیرین پارسی در پهنای اینترنت پا به عرصه نهاد و امید بتوان گامی هر چند کوچک برای اثر بخشی زبان پارسی در جهانیان انجام داد.