
این فرشته کوچولو همون نویان کوچولوه که هنوز خودم هم باور ندارم اینقدر بزرگ شده! عکس های پارسالش رو که میبینم هول برم میداره که افسوس چقدر زود گذشت!!!! و بیشتر عزمم رو جزم میکنم که از حضورش نهایت لذت رو ببرم. زندگی بهم یاد داده که باید قدر امروز رو همین امروز دونست و فردا که شد همه چی تمومه و اگه تمام دانشمندان و فلاسفه دنیا هم جمع بشن نمیتونن لباسی رو که دیروز تنم بود تغییر بدن! خوب میدونم که گذشته گذشته و باید حال رو دریابم.

این نقاشی ( از نظر من قشنگ و شاید از نظر بقیه خط خطی بی سر و ته) یه دنیا برام ارزش داره. این اولین نقاشی نویان منه که جمعه 12 آذر 1395 وقتی تو 15 ماهگیه کشیده. عاشقتم همه هستی مامان.

این روزها گاهی نفس مامان تب خفیف (تا نزدیک 38 درجه) رو تجربه میکنه، بی هیچ علایم دیگه ای! که با پاشویه کنترل میشه (البته میدونین که، پاشویه یه اصطلاحه. منظور اینه که با آب ولرم و دستمال، روی شکم و رون ها و پیشونی رو نمناک کنیم. تاکید میکنم که آب نباید خنک باشه) و کمی هم بی اشتها شده . فرنی که عاشقش بود رو دیگه نمیخوره! سوپش هم همین طور. و فقط به غذاهای ما علاقه نشون میده! شاید هم دیگه براش تکراری شدن!
علیرغم نظر پزشک ها که میگن تب و دندون ربطی به هم ندارن، من فکر میکنم نویان درگیر درآوردن دندونه! دستش هم تو دهنش میکنه و از ماساژ لثه هاش لذت میبره. لثه هاش هم به نظرم کمی متورم شدن.
علاقه عجیبی به خوندن کتاب شعر پیدا کرده و تا روی تابش میشینه میگه برام کتاب شعر بخونین و ما هم با کمال میل براش میخونیم. علاقه به انیمیشین های موزیکال مثل "پیرمرد مهربون" و "شب یلدا" هم به قوت خودش باقیه.
جدیدا یاد گرفته چه جوری ببوسه. بوسه های خوشمزه صدادار


قربون بوسه هات بره مامان.
این تعطیلات شراره از اصفهان اومد و کلی پیش هم بودیم و جالب اینکه نویان کمتر باهاش غریبی میکرد. فکر کنم معرفی مداوم خاله شراره از روی دیوار خاطره مامان (البته به اصرار خود نویان) بی تاثیر هم نبوده.
مدادعسلی ومدادشمعی گیاهی اگه هم دهنشون بذارند چندان مشکلیبراشون پیش نمیادچون رنگهاشون خوراکیه مخصوص بچه های خیلی کوچیکه که اگه مدادروداخل دهنشون کردند یاگاززدند مشکلی پیش نیاد من هرچی گشتم مداد عسلی پیدانکردم ولی مدادشمعی گیاهی مارک بیک فرانسویه ازشون راضیم به راحتی هم شکسته نمیشه به اینورواونور هم رنگ پس نمیده
چه عالیییییی ممنون عزیزم
افرین به پیکاسوی کوچولو عزیزدلم. منم اولین نقاشی پسرم رو نگه داشتم لذت بخشه خیلی دنبال مدادعسلی گشتم پیدانکردم مجبورشدم به همون مدادشمعی های گیاهی مارک بیک قانع بشم
من مداد معمولی دادم دستش. کار بدی کردم؟! اینا چین که گفتی؟!
ماشاالله به این قندعسل. هزارماشاالله . نقاشیش عااالیه.

میگم نسیم والا خوب حوصله داری پستهای وبلاگو همشو با عکس میذاری. چه خوب که اینقدر فعالی. خوشم میاد ازت مامان باحال
وبلاگ من خیلی بی روحه!
مرسی عزیزم تو لطف داری
الهی

ازطرف من ببوسینش
ممنون
نسیم جون اگه نگران سیاه شدن دندوناش هستی با مشورت دکترش شربت فروگلوبین بهش بده من بعد از یکسالگی مهدیار چون کمی در خوردن قطره آهن بازی درمی آورد و نمیذاشت ته حلقش بریزم به دکترش گفتم نگران سیاه شدن دندوناش هستم اونم شربت فروگلوبین تجویز کرد که بدون نگرانی هر روز تا دوسالگی بهش دادم و دندوناش خداروشکر سیاه نشد
من فروگلوبین میدم صبا جون. البته قطره آهن فروگلوبین. مگه شربت هم داره؟!
سلام
یه چیزی نسیم جون فسقلی ها زود متوجه ناخوشی بزرگترا میشن من عمل کرده بودم اومده بودن خونمون چشم از من برنمیداشت و دوست داشت بقلش کنم اما نمیتونستم دکتر گفته بود بچه بقل نکن جیگرم کباب میشد میومد جلوم یه جوری نگاهم میکرد 

اما اون هنوز شیر خشک بهش میدن فکر کنم از پوشک هم گرفتنش


خب تا ۷ سالگی باید با همون دندونا سر کنه دیگه بچه به چه خوشگلی سر یه بی توجهی ببین چیکارش کردن
اینا رو تو اطرافیانم دیدم ما که نمیتونیم چیزی بگیم اسمش میشه دخالت اما میشه به عنوان تجربه به دیگران انتقال داد که .... نمیشه ؟
آره به نظرم باید دندوناش کم کم در بیاد
دختر عروس خاله من مرداد ۹۴ دنیا اومده ۱۴ ماهشه سه تا دندون جلوییاش در اومده چشم رنگی نمیدونی چه جیگری که
مراقب عفونت ادراری باش هر بار که تعویضش می کرد با شامپو می شستش که خالم میگفت نشورش شامپو ضرر داره اون هم می گفت نه دلم برنمیداره حالا عفونت ادرای گرفته
از این قطره های آهن هست میدن بچه میخوره وقتی خورد فوری دندوناشو مسواک بزن از این مسواک انگشتی ها پسردایی من ۴ سالشه قطره آهن بهش دادن خورده مسواک نزدن تموم دندوناش سیاه شده
البته ببخشدا اینجوری میگما
بهم سر بزن
عزیزم زنده باشه. نویان 29 شهریور 1394 دنیا اومده ماشاا 8 تا دندون داره. نویان شیرمادریه فقط وقتی من ادارم شیر خشک تو خواب میخوره فعلا هم برای از شیر گرفتنش زوده همین طور از پوشک گرفتنش. خدا رو شکر چندبار آز ادرار داده مشکلی نداشته. البته من اصلا صابون و شامپو نمیزنم فقط موقع حموم. دخترا تو این زمینه حساس ترن. نگو از آهن!!!! من با قطره چکون ته حلقش میریزم بعدم آب میدم بهش. سریع اول با دستمال خیس و بعد هم با مسواک انگشتی دندوناشو پاک میکنم ولی بازم سیاه شده

باز جای شکرش باقیه که دندونا شیری اند و میوفتن. میبینی چقدر خدا بزرگه
سلام نسیم جون
بعد از یکسالگی دیگه غذاهای خانواده رو بخوره بهتره و لازم نیست غذای جداگانه براش بذاری فقط برنجش باید شفته باشه و با پشت چنگال کمی نرم بشه ولی میکس نشه
غذای خودتونو بده که بزرگتر شد همه غذاهارو دوست داشته باشه
همین کارو میکنم گلی. به سفارش عمش برنجشو تو همون کیسه میذارم که شفته شه و با غذاهای خودمون میدم. فقط مثلا برای عصرونه که ما نداریم براش سوپ میذاشتم که جدیدا بی میله بهش. صبحا هم فرنی میخورد که جدیدا لب نمیزنه! یکی دو لقمه نون پنیر گردو یا نون و خامه میخوره فقط! یا حداکثر یه تخم بلدرچین!
زنده باشه گل پسرت
اتفاقا منم مخالفم با نظر پزشکا که میگن دندون و تب با هم رابطه ای ندارن... دختر من که برای درآوردن هر دندونش سرش داغ میشد و کمی تب میکرد... بی اشتها میشد و این بی اشتهایی باعث وزن نگرفتنش... گاهی هم اسهال... که پزشکا میگن ربطی به دندون نداره... ولی دختر من اینجوریه... و میگن آب ریزش از دهانشون دارن موقع دندون درآوردن که دختر من اینجوری نبود و در عوضش گوشش می خاره موقع دندون که بازهم مرکز بهداشت به من میگفت دخترت گوشش مشکل داره که میخارونه ولی پزشک دخترم میگفت مربوط به دندونشه
خودمم اینجوری هستم دندونم مشکل داشته باشه گوش درد میگیرم...
آخییییییییییی جالبه نویان هم آب دهنش روون نمیشه موقع دندون. از اولم همین بود
وایییی پیکاسو چقدر ناز خوابیده
سلام خواهری


واااای
دیدی آدم وقتی عکس بچشو با قبلش مقایسه میکنه چه حالی میشه؟
خخخخخخخ
من که هر وقت مقایسه میکنم
به مامانم و شوهرم میگم واااااای
نیگا
فاطمه زهرا مثه موووووووش, بوده
خخخخخخخخخخخ
نه ولی خدایی بچم نازه
خخخخخخخخخخ زنده باشن
قشنگترین سن بچه ها همین موقع است. حرف زدن دست و پا شکسته و بوسیدنشون عالیه
نسیم جان تک تک این لحظات رو قدر بدون
سلام اجی خوبی اره زمان خیلی زود میگذره اجی ان شاءالله که راحت دندون دار بشه پسرت و بی اشتها بودنش هم خوب بشه ان شاءالله که همیشه شاد و سلامت باشی کنار خانواده ان اجی
مرسی آجیییییییییی