قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

سیزده بدر 1394

دیروز سیزده بدر بود. جای همه دوستان خالی. هوا مطبوع و طبیعت عالی. بیشتر سعی کردم دراز بکشم و به نی نی استراحت بدم. امسال دیگه خبری از بازی و بدو بدو نبود، ولی سیزده بدر خیلی خوبی بود. کلی از نی نی عکس گرفتیم و خندیدیم. سبزه گره زدیم و آرزو کردیم. طبق رسم قدیمی، آخر کار هم سبزه هامونو به دست آب روون سپردیم. 7 تا سنگ برداشتیم و با هر کدوم یه آرزو کردیم و سنگ ها رو به سمت سبزه شناور روی آب، پرتاب کردیم. از قدیم میگن هر کدوم از سنگا که به سبزه بخوره، اون آرزو برآورده میشه. من که مثل همیشه نشونه گیری خوبی نداشتم ولی مهدی خوب نشونه میگرفت.خلاصه اینم از آخرین رسم نوروز..

 

بالاخره تعطیلات نوروز تموم شد. برای من که نوروز خوبی بود. امیدوارم سال 1394 مثل شروعش، سال خوب و شادی باشه. امروز هفت سین رو جمع کردم و نوروز 94 هم به خاطره ها پیوست.

از دیشب تا حالا سردرد امونم رو بریده!!!! نمیدونم این سردرد دیگه چی بود!!! آروم هم نمیشه!!! فشارمو گرفتم 10 روی 6 و ظاهرا که نرماله.  فعلا که مقاومت کردم و قرص نخوردم. دعا کنین که چیزی نباشه.

 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com

بعدنوشت: سردرد داره دیوونه ام میکنه. انگار تمومی نداره!!!! فشارم بالا نیست. درجه گذاشتم و تب هم ندارم. دیروز با خواهرزاده شوهرم که دکتر متخصصه صحبت کردم. بهم گفت یه استامینفون ساده بخور و بخواب. ولی بازم سردردم خوب نشد!!!! میگن طبیعیه و تو بارداری پیش میاد. چی بگم والا!!!خدایا من این دردو تحمل میکنم فقط خودت مواظب کوچولوم باش.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد