قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

حسرت

نوروز پارسال همه غصه ام این بود که مثل هرسال همه دور هم جمع نمیشیم و کنارهم جشن نمیگیریم!خبری از بازی ها و شوخی ها و خنده های از ته دل نیست. مهمونی ها و دورهمی ها و ...

 نوروز پارسال، فکرشم نمیکردم دیگه هیچ نوروزی نمیاد که بابایی با دست های زحمتکشش اسکناس های عیدی رو از لای قرآنش بهمون بده و بگه بذار برکت کیفت.فکرشم نمیکردم که امسال، بابایی مهربونم نباشه و آخرین نوروزی که میشد کنارش بود رو از دست داده باشیم!!!

 هیچ فکرشم نمیکردم بابایی بشه یه عکس توی قاب، یه خاطره توی ذهن. سهم ما حسرت باشه و دیدن خنده ها و شنیدن صداش آرزومون بشه.

نوروز امسال عجیب دلتنگشم، عجییییب جاش خالیه، عجیییبب

1399/12/28

نظرات 2 + ارسال نظر
الهه سه‌شنبه 24 فروردین 1400 ساعت 21:03

سلام اجی خوبی خانواده ات خوبن مامانت بهتره گفتم یه حالی بپرسم ازت چون کم‌ پست میزاری

سلام عزیزم خدا رو شکر همه خوبن ممنون از احوال پرسیت

الهه جمعه 29 اسفند 1399 ساعت 23:38

سلام اجی خوبی خدا بهتون صبر بده اجی درسته بابابزرگت سلامت بود ولی ممکن بود بعدا خدایی نکرده زمین گیر بشه اجی و این خیلی سخته واسه شما و خانواده ات اجی ببخش اینو گفتم ولی خواستم اروم باشی

عزیزی ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد