قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

کلاس های بارداری

امروز 30 ام اردیبهشت ماه 1394 و پسر کوچولوی من 5 ماهگی رو به سلامت تموم کرده و پا به 6 ماهگی گذاشته. تکون هاش خیلی بیشتر شده و دیگه نیازی به تمرکز کردن نداره.البته هنوز با چشم دیده نمیشه و مهدی نمیتونه متوجه حرکاتش بشه، فقط خودم از تو شیکمم حسش میکنم. گاهی اوقات احساس میکنم مدام تو شیکمم داره پشتک میزنه!! درد و بلاش به جونم.

خیلی تعریف کلاس های بارداری رو از اینور و اونور شنیده بودم. تو بهداشت هم که رفتم لیست بیمارستان ها و روزهای تشکیل کلاس رو دیدم. دلم میخواد تو بیمارستان بیستون که یه بیمارستان خوب و خصوصیه سزارین بشم ولی چون این روزا بیمارستان ها خیلی سخت میگیرن و اجازه سزارین (مگه در موارد اورژانسی) رو نمیدن،مثلا میخوان مثل کشورای خارجی زایمان طبیعی رو رواج بدن!!! و مثل همیشه با اهرم فشار!!! زایمان طبیعی رو حتی تو بیمارستان های خصوص رایگان کردن و این خیلی تصمیم خوبیه ولی واقعا من از نظر روحی در خودم نمیبینم طبیعی زایمان کنم و تا آمادگی روحی نداشته باشم مطمئنم که از پسش برنمیام. با این حال تصمیم گرفتم تو کلاسا شرکت کنم تا شاید این وحشتی که از زایمان طبیعی دارم کمتر بشه!! و اگه مجبور شدم طبیعی زایمان کنم آمادگی بیشتری داشته باشم. چون برنامه ام اینه که بیمارستان بیستون باشم تصمیم گرفتم همون جا کلاس برم که با محیط هم بیشتر آشناشم. دیروز اولین جلسه کلاس بود. ساعت 08:30 صبح مهدی منو رسوند بیمارستان. هوا عالی بود. وارد بیمارستان شدم و از اطلاعات سوال کردم که منو راهنمایی کنه. با اینکه تو بهداشت نوشته بود کلاس های بارداری رایگانه ولی اینجا جلسه ای 8000 تومان میگرفت!!! خلاصه فیش رو پرداخت کردم و وارد کلاس شدم. ماما سن بالایی معلم کلاس بود. خوش اخلاق بود ولی نمیدونم چرا حس کردم اطلاعاتش خیلی زیاد نیست!!! و در کل خیلی به دلم ننشست!!! شاید چون خیلی تو نت میگردم و خودم یه پا ماما شدم، توقعم بالا رفته!!! خلاصه اولش با ورزش شروع شد و خیلی خوب بود و بهمون گفتن روزی 10 دقیقه این ورزش ها رو انجام بدیم. منم تا حد ممکن به خاطر سپردم. بعد هم در مورد اینکه چه طور بخوابیم و بلند شیم و ... صحبت کردن که خودم بلد بودم. همین طور دودل موندم که چی کار کنم!!! کلاس ها رو ادامه بدم یا نه!!!! احساس کردم چیز خاصی نبود و فقط وقتم رو تلف میکرد!!! تا حالا که تصمیم گرفتم دیگه نرم. به نظرم همون ورزش هاش فقط مفید بود که یاد گرفتم.

امیدوارم همه مامانا به راحتی و با هر روشی که دوست دارن زایمان کنن و نی نی های نازشون رو به سلامت در آغوش بگیرن. محتاج دعاتون هستم.

نظرات 1 + ارسال نظر
صبا سه‌شنبه 9 تیر 1394 ساعت 00:03 http://www.atrebeheshti.blogsky.com

نسیم جونم کلاسهای بارداری کلا 8جلسه اس و هرجلسه راجع به مسایل متفاوت بحث میشه از خطرات بارداری و تغذیه و زایمان و ... بگیر تا نگهداری از نوزاد نحوه شیردهی و مسایل تنظیم خانواده. چطور میگی که مفید نیستن عزیزم؟ هرکدوم اینا کلی اهمیت داره
دوست داشتم نسیم صبور و مقاومی که من میشناسم اینقدر منفی راجع به زایمان طبیعی فکر نکنه بسپر به خدا هرچی صلاحه همون بشه ما مصلحت رو نمیدونیم عزیزم خودت رو هیچ وقت با دیگران مقایسه نکن چه جنبه مثبت و چه منفی
انشاالله هرچه که ضامن سلامتی تو و نویان هست همون بشه حالا چه طبیعی چه سزارین
ببخش پرحرفی کردم گلم

سلام صبا جونی. میدونم ولی برای من رفتن کلاسا نیروی زیادی میخواست. کارمندی و هزار دردسر. ماما هم خیلی اطلاعاتش زیاد نبود به نظرم. کاملا حرفاتو قبول دارم گلی ولی من از طبیعی میترسم چی کار کنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد