قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

شی شیری

بازم یه دغدغه جدید!!!!!!!!!!! نویان خان از شیشه شیر فراری شده!!!!!!!! جدیدا به سختی شیشه میگیره و مدام غر میزنه!!! ولی به محض اینکه شیر خودم رو میدم با ولع تمام میخوره!!!! برعکسش رو دیده بودیم ولی این مدلیشو نهههههههههههههههه این پسر طلا اون زمانی که میخواستیم شیر مادر بخوره، ناز میکرد!!! حالا که من اداره میام و مامان باید بهش شیر خشک بده بازم ناز میکنه!!!! قربونش برم من که اینقدر نازداره!!! البته مامانم میگه به خودم رفته. منم شیرخشک دوست نداشتم و شیر مامانم هم کم بوده! س ی ن ه مامان رو میگرفتم و گیج خواب میشدم، مامانم یواش درش میاورده و شیشه میداده دهنم  خلاصه اینکه دو روزیه ما هم با پسری همین مشکل رو داریم. وقتی خوابه شیشه میخوره ولی تو بیداری با نق و جر. با زبونش پس میزنه. مگه اینکه دیگه خیلی گشنش باشه. دکترش بهم گفته بود شیرخشک ببلاک 1 بدم، چون نزدیک ترین طعم به شیرمادر رو داره.

حالا دوتا فرضیه روبرومونه. یکی اینه که از طعم ببلاک زده شده!!! و بهتره شیرخشکش رو تغییر بدم، که خودم بعید میدونم. چون اصلا نمیگیره که بخواد مزه شیرخشک رو بچشه! و یا اینکه باید سرشیشه شو تغییر بدم. شیشه شیرش چیکو و سرش از این مدلاست که شبیه شی شیری مادره

تا دو روز پیش خیلی از شیشه اش راضی بودم. هم BPA Free و هم آنتی کولیکه و هم حس میکردم به دلیل شباهت سر شیشه با شی شیری مامانیه که پسرم هر دو رو میخوره. ولی الان شک دارم که نکنه شکل سرشیشه باعث پس زدنش میشه!!! چون بالاخره سایز صفره و نویان من الان تو چهارماهگیه. امروز به باباش گفتم سرشیشه جدید بخره ببینم بدقلقی نویان رفع میشه یا نه! دعا کنین دوباره به حالت اولش برگرده و هر دو رو بخوره.

قربونش برم روزبروز شیرین تر و خواستنی تر میشه. به آواهایی که از خودش درمیاره "می می" هم اضافه کرده و من عاشق "می می" گفتنشم. اولین بار خیلی خوابش میومد و بی تاب شده بود که گفت : می می

خدا میدونه تو دنیای خودش می می چه معنی ای میده!

جدیدا یه کار دیگه هم میکنه که مهدی حسابی بدش میاد! زبونش رو میندازه زیر لب پایینش!!! مهدی هم همش میگه نکن وگرنه گازت میگیرم  یا میگم مامان آب سرت بریزه آخه وقتی تو حموم آب سرش میریزیم یه کمی میترسه دردش به جونم.

ما فردا اگه خدا بخواد واسه عروسی خواهر کوچیکه عازم اصفهانیم. خدا کنه نویان تو ماشین اذیت نکنه و تو کریرش بمونه. آخه مسیر طولانیه و منم امن تر دیدم که تو کریر باشه تا بغلم. چون بغل من باشه کمربند نداره ولی کریر پایه صندلی ماشین هم داره و امن تره. خلاصه خوبی بدی چیزی ازمون دیدین حلال کنین و دعا کنین که همه چی خوب بگذره. 

نظرات 10 + ارسال نظر
سارا شنبه 12 دی 1394 ساعت 12:34 http://doranzendegiyeshirinman.persianblog.ir/

امیدوارم این پروژه شیشه شیر و ... حل بشه .
شی شیری مامان را خوب آمدی :))))))) من از اسمش خوشم نمیاد .
عروسی خواهرت هم خیلی مباررررررررک باشه . بهت خوش بگذره .
میبینم که مرخصی را گرفتی . خدا را شکر .

خیلی بهتر شده. تو خواب که راحت میخوره. ممنون آره خدا رو شکر

یگانه پنج‌شنبه 10 دی 1394 ساعت 12:49

سلام عزیزم خوبی? نویان جون چه طوره? ان شاء الله همیشه حالتون خوب باشه ببخشی من خیلی وقته نیومدم بنویسم شاید یادت رفته باشه من همون کسی هستم که با هم همشهری بودیم .الان ماه 6 بارداریم یه سوال داشتم ممنون میشم کمک کنی.گلم تو شهرمون کدوم سونوگرافی فیلم سونو رو بهمون میده? و کدومشون میزاره شوهرم بیاد نینی رو ببینه.? ما هنوز پسرمونو ندیدیم .دوستون دارم

سلام عزیزم. گل پسری مبارکت باشه خانومی. ایشالا قدمش خیر باشه. دکتر شفیعی تو مسکن میذاره همسرتون هم بره تو و فیلم بگیره. ما خودمون فیلم گرفتیم. کارش هم خیلی عالیه.

فافا پنج‌شنبه 10 دی 1394 ساعت 10:36

وای کلی خندیدم عزیزممممممممممممم
ای جونم به این همه ناز وادا.
چه جالب مث خودته دقیقا
و.لی خب خوبه که زیاد شیشه رودوستنداره وگرنه اذیت میشدی برای شیر دادنش .

عروسی مبارکه عزیزم.
بهخوشی
خوشبخت بشن انشالله .
اولین عروسی عمر نویان جونیه . مبارکه انشالله

مرسی گلم. آرهههههه لوسه مامانه

روزنگار فرشته چهارشنبه 9 دی 1394 ساعت 15:38 http://fereshteh1356.blogfa.com/

عزیزم....خدا رو شکر که همه چیز خوبه نسیم جون....
انشالله که عروسی هم خوش بگذره...

ممنون گلم

azadeh سه‌شنبه 8 دی 1394 ساعت 10:57 http://maman-ayandeh.blogsky.com

سلام عزیزم. نویان کوچولو به این نتیجه رسیده شیر مامانش خوشمزه تره و با هیچی تو دنیا نمیخواد عوضش کنه. ایشالا عروسی بهتون خوش بگذره. و کلی خوشحال شدم از اینکه مشکلی سر کارت پیش نیومد خیلی نگرونش بودی خدا رو شکر. خیلی خیلی خوش بگذره

ممنون

صبا دوشنبه 7 دی 1394 ساعت 16:35 http://atrebeheshti.blogsky.com

عزیزم نسیم جونم بیشتر بچه ها حدود سه ماهگی بین شیشه و سینه مادر یکی رو انتخاب میکنن و از اون یکی زده میشن اینو دکتر بهم گفت. مهدیار هم همینطور بود تا دو ماه و نیم شیشه رو میگرفت ولی از اون به بعد دیگه نه. ممکنه نویان هم اینطور شده باشه حالا سر شیشه رو عوض کن ببین بهتر میشه یا نه...
سفرتون بیخطر عزیزم و انشاالله عروسی بخوبی برگزار بشه و کلی توی شهر ما کلی بهتون خوش بگذره

آره عزیزم دکتر به من هم گفته بود ولی گفت اکثر بچه ها شیشه رو انتخاب میکنن. فعلا یه کمی بهتر شده. ممنون عروسی هم خدا رو شکر خوب برگزار شد. شهرتون هم که من همیشه دوست داشتم و دارم.

marzi دوشنبه 7 دی 1394 ساعت 13:39 http://rozegaremarzi.blogsky.com

ان شاالله نویان کوچولو دوباره به عادات خوب قبلیش برگرده.
عروسی خوش بگذره.
ان شاالله به سلامت برید و برگردید.

مرسی مرضی جونم

الهه دوشنبه 7 دی 1394 ساعت 10:59 http://elahesong.blogsky.com

اجی الان فهمیدم عروسی خواخرت نه دی هست فکر کردم ۱۵ هست اجی ببخشید اشتباه متوجه شدم

عیبی نداره عزیزم

الهه دوشنبه 7 دی 1394 ساعت 10:51 http://elahesong.blogsky.com

اخ اخ چه پسری داری اجی خدا برات حفظش کنه می می شاید معنی مامانو میده اجی میخواد بهت بگه مامان میگه می می
اوه اوه از شیشه شیر فراری شده ماشالله هزار ماشالله
انشالله که بدقلقی نویانم با سرشیشه جدیدش حل میشه اجی بازم عروسیت خواهرتو تبریک میگم اجی انشالله که خوشبخت بشه
انشالله که نویانم تو ماشین اذیت نمیکنه و یه راست میخوابه و بعد اینکه به سلامت بری و برگردی اجی وا مگه کجا میخوای بری حلال کنیم عروسی میری زودی هم برمیگردی اجی ولی کاش عروسیش عید بود نویانم اون موقع یه کم بزرگتر میشد حالا عیبی نداره دی ماه انداختن
اجی راستی چرا انقدر زود میری اصفهان اجی فکر کنم عروسی خواهرت ۱۵ دی هست

بهارنارنج دوشنبه 7 دی 1394 ساعت 10:42 http://thestranger.blogsky.com

واااااای ببلاک:))))....با دیدن این قوطی شیر کلی خاطره اومد تو ذهنم...کلی شبر امتحان کردم تا این یکی به جیگر طلای ما ساخت:)))
همیشه ها شاد باشی...
چقد این حبابای قلبی وبلاگت قشنگه..منم تو وبلاگم می تونم از اینا داشته باشم؟

چرا که نه عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد