قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

دنیای بی نت

چقدر عجیب به اینترنت وابسته شدیم!!!به گوگل، اینستا، واتس اپ، تلگرام و ...

چه عجیب زندگیمون به وجودشون وابسته شده!!!

هیییی کابوس چهل ساله!!!

1398/08/28

نظرات 9 + ارسال نظر
یه دوست پنج‌شنبه 7 آذر 1398 ساعت 01:30

منم کردم سنندجیم و تهران زندگی میکنم البته پدرم اصالتا کرمانشاهی هستن شاه آباد غرب و خیلی وقت شما رو دنبال میکنم

چه خووووب از آشناییتون خیلی خوشحالم

Marzi شنبه 2 آذر 1398 ساعت 00:00 http://rozegaremarzi.blogsky.com

سلام نسیم جون. خوبی عزیزم؟
چقدر این مدت یه جوریه.
واقعا سالهای قبل مردم چطور روزها و شبها رو میگذروندن؟!

ببین هر عصری مقتضیات خودش رو داره. قبل از ماشین و موبایل و ... مردم چه طور زندگی میکردن؟بی نتی هم مثل اونا. ولی مساله اینه تو قرن اینترنت ما محرومیم!!!انگار که الان ماشینا رو جمع کنن و اسب و قاطر بیارن!!!!حالا اکثر کارای ما سرگرمیه ولی مثلا مهدی واقعا کلافه است. یه سال رو مقالش کار کرده حالا نمیتونه ایمیلش رو باز کنه ببینه ریوازی چیزی زدن یا نه!!!معمولا ریواز ها یه هفته زمان دارن و جواب ندی یعنی هدر رفتن کل زحمات این مدتت!!ایمیل دانشگاهیش باز میشه. یه مقاله برای داوری براش فرستادن نمیتونه بره تو سایت مجله!!!!از یه سرچ ساده محرومیم!!!

ماری پنج‌شنبه 30 آبان 1398 ساعت 23:54

به نظرم با آدمهایی که فکرمیکنن ملت در اوج خوشبختی و خوش خوشانن و ایران همه جاش گل و بلبله و مردم بقیه دنیا دارن تو فقر و فحشا و فلاکت دست و پا میزنن و خلاصه ش ما ایرانی ها باید یه نون (اگه پیدا کردیم) بخوریم و صدتا خیرات کنیم ، هیچ بحثی نباید کرد .
انگار آدمی که یه عینک قرمز به چشمش زده ، هر چقدر بخوای بهش ثابت کنی والا رنگهای دیگه هم تو دنیا هست قبول که نمیکنه هیچ ، تو رو هم متهم به توهم میکنه...

کاملا باهات موافقم و متاسفانه این مدل آدما تو مملکت ما کمم نیستن!!!! مردم ما رو به این نتیجه رسوندن همین که از گشنگی نمیمیرن و یکی با تفنگ بالا سرشون نیست(که به نظر من هست) یعنی ته آرامش و خوشبختی!!!باور میکنی برای نوشتن همین جملات هم میترسم!!!

فرانک پنج‌شنبه 30 آبان 1398 ساعت 12:58

با "امسال"من حرفی ندارید یا با "امثال" من؟!!
اگه سطح اطلاعات سیاسی و تاریخی تون هم مثل املاتون باشه، باید بگم منم ترجیح میدم با"امسال" شما حرفی نزنم

آدم وقتی عصبانیه و با گوشی تایپ میکنه احتمال غلط املاییش بالا میره. از سطح سواد و ... چیزی نمیگم چون نیازی به توضیح نمیبینم و تو پیج بگردین متوجه میشین. یکم به عقب برگردین متوجه میشین میزان تحصیلات و مطالعه من چقدره!!! از اون همه حرف من فقط غلط املاییم رو دیدین؟؟؟!!!!در ضمن شما با من حرف زدین!!!اینجا پیج منه و شما کامنت گذاشتین!!! من که نه شما رو میشناسم نه حرفی باهاتون دارم.

یه دوست پنج‌شنبه 30 آبان 1398 ساعت 00:04

وای چقدر خوشحال شدم لااقل آدرس وبلاگتونو پیدا کردم واقعا این کابوس کی تموم میشه انقدر تو این مدت به فکر آدمهایی بودم که تو دنیای مجازی باهاشون آشنا شدم انگار یه تیکه از قلبمو اونجا جا گذاشتم

سلام عزیزم نمیدونم کی هستی ولی خوشحالم که همو پیدا کردیم دوست مجازی

فرانک چهارشنبه 29 آبان 1398 ساعت 23:25

این اعتیادتون به اینترنت رو هم از همین کابوس چهل ساله دارید، وگرنه نت چه میدونستین چیه؟ حالا چهار روز قطع کردن یادتون اومد این چهل سال کابوس میدیدین؟ بابا ایول!

اگه تازه یادم اومده پس چهل سالش چیه؟!یعنی کشورای دیگه که کابوس ندارن نت ندارن؟!!!!اونا هم نت دارن، هم حق انتخاب، هم آزادی. من هیچ حرفی با امثال شما ندارم. در ضمن اعتیاد چیه؟!اینترنت از ملزومات زندگی امروزیه و همه جای دنیا همینه.ما یه جستجو گر درست هم نداریم!!! کاش حداقل یادتون میدادن یکم محترم باشید!!!!

فرناز چهارشنبه 29 آبان 1398 ساعت 09:41

بدترین کابوسها هم یه روز تموم میشن. بهتره امیدوار باشیم

دیگه حتی کورسوی امیدی هم تو وجودم پیدا نمیکنم

ماری چهارشنبه 29 آبان 1398 ساعت 08:44

به اینهاکه گفتی غصه ی مضاعف منو هم اضافه کن . که اینروزها اینترنت برای من یعنی دیدن مامانم.....

عزیز دلم حق داری. منم هر روز خواهرمو که اصفهانه می دیدم الان بهش زنگ میزنم ولی دیدن کجا و شنیدن کجا

الهه چهارشنبه 29 آبان 1398 ساعت 05:41 http://elahesong.blogsky.com

سلام اجی خوبی چی بگم اجی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد