قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

عشق تپنده من

دیروز به خاطر سردردهام که ادامه داشت و فقط شدت و ضعفش کمتر و بیشتر میشد یه سری به دکترم زدم. تو مطب نشسته بودم که نوبتم بشه، خانوم حامله ای با چشم گریون اتاق دکتر رو ترک کرد!!! نمیدونم چی شده بود ولی تا چنددقیقه هق هق هاشو میشنیدم و من دل نازک، مونده بودم اشک هامو چه طور پنهون کنم. الانم حال خوبی ندارم. به وبلاگ چندتا از دوستای منتظرم سر زدم. حال و هوای ابریشون، آسمون قلب منم ابری کرد. بارید و بارید ولی سبک نشد. خدایا شاکرم به خاطر فرزند نازنینی که نصیبم کردی تا غم رو از نوروزم پاک کنی. خدای من، حکمتت رو نمیدونم ولی خواهش میکنم دل دوستای منتظرم رو شاد کن. سمیرا، سمیه، فرشته، مرضی، فرانک، فرگل و همه منتظرای دیگه.خدایا این انتظار خیلی سخت و سنگینه. خدایا این انتظار رو کوتاه کن. خدای مهربونم خودت غم رو از دلاشون پاک کن.

ماما مطب بهم گفت دراز بکشم تا صدای قلب رو چک کنه. ذوق زده شدم و پرسیدم مگه الان با این دستگاه شنیده میشه؟! اونم دستگاه رو تکون داد و صدای قلب نازنینش مطب رو پر کرد. گروم گروم گروم گروم. خیلی تند تند میزد.خانوم رضایی خندید و گفت اینم عیدیت از اشتیاق داغ کرده بودم و صدای ضربان قلب خودمم میشنیدم  مامانم خندید و گفت مثل خودت عجوله ای کاش یه کم از صبوری مهدی ارث ببره

خلاصه دکتر معاینه ام کرد و گفت ورم ندارم. فشارم رو با دستگاه خودش گرفت 12.5 رو 8 بود، خنده دار اینکه دستگاه من 14 رو 9 نشون داد!!! که البته جابه جا شدم که با دستگاه خودم بگیرم و دکتر گفت احتمالا به همین دلیله!!! در هر حال خیالم راحت شد که فشارم اگه پایین نباشه بالا نیست. چون همیشه تو خونه 10 رو 6. ولی برای اطمینان بیشتر و سردردهایی که داشتم، برام آز ادرار 24 ساعته نوشت که دفع پروتئین رو چک کنه. وزنم هم همون 61 بود. به خانوم دکتر گفتم همه میگن به نسبت تو ماه 4 بودن شیکمم بزرگه!!! که نگاه کرد و گفت نه طبیعیه، حتما قبلا شیکم نداشتی خلاصه خیالم از این بابت هم راحت شد.

در مورد ورزش کردن (یوگا) هم ازش پرسیدم که گفت بذار جواب سونو بعدی بیاد، اگه جفت بالا رفته باشه مشکلی نیست. سه شنبه هفته بعد وقت سونو آنومالی دارم. رفتم پیش دکتری وقت گرفتم که میگن مهدی هم تو اتاق راه میده و میذاره از بچه فیلم بگیریم. البته اون روز مهدی دیر از سرکار میاد امیدوارم برسه.خدایا خودت کمکم کن که همه چی نرمال باشه.

واسه آز ادرار 24 ساعته هم رفتم آزمایشگاه و یه ظرف بزرگ بهم داده که تا 24 ساعت باید همه ادرارم رو جمع کنم. دعا کنین که آز ادرارم هم نرمال باشه. دیروز بعد از کارا، با مهدی رفتیم پارک کوهستان. هوای فروردین عالی بود و روحمون تازه شد. هوس چاقاله بادوم این روزا داره ورشکستمون میکنه. خیلی هم قیمتش بالاست، سیری 5 هزار تومن!!! هر سیر هم کلا اگه 10 دونه بشه!!! پامو از خونه بیرون میذارم یا از اداره برمیگردم دلم له له میزنه براش

امروز سردردم خیلی خیلی بهتر شده. محتاج دعای تک تکتونم. ایشالا که همه فرشته های آسمونی به سلامتی زمینی بشن.