قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

به پسرم که مهرش تو تموم وجودم ریشه کرده

سلام پسرم. سلام پاره تنم. سلام امید زندگیم. خوبی عزیزم؟! روزا میگذرن و تو بزرگ و بزرگ تر میشی. امروز وارد 18 هفتگی شدی. چهار ماهگی ات مبارک عزیز دل مامان. امروز مامان خیلی غمگینه. یه روزایی بدجور غصه دار میشه. همش بغض داره و دلش میخواد با صدای بلند گریه کنه. دیشب فیلم سونوگرافی تو رو ریختم تو گوشیم و چند بار نگات کردم. فدات بشم الهی که تو نیم وجبی اینجوری منو دیوونه خودت کردی. صدای دکتر شفیعی که میگفت بند ناف دور گردنته و بعد گفت: یک و دو!!!!!چند بار دیگه فیلم رو دیدم. نه اشتباه نشنیده بودم.

انگار دنیا رو سرم آوار شده. نمیدونم حسم بهم میگه بند ناف دوبار دور گردنت پیچیده!!!! و من با تموم وجودم نگرانتم. بابایی دیشب کلی باهام دعوا کرد. میگه با این اشک و غصه ها بیشتر از بند ناف اذیتت میکنم و منم باور دارم که حق با اونه. نمیدونم چمه پسرم!!!هر کاری میکنم که غصه نخورم و نگرانت نباشم نمیشه که نمیشه!!!انگار غم دنیا تو دل من جمع شده!!! از همه بدتر که تکوناتو حس نمیکنم مامان!!! منشی شرکت که نی نی اش دو هفته کوچیکتر از توه حرکت های نی نی شو حس میکنه!!! ولی من هیچی!!! دلم میخواد حرکت هاتو حس کنم و خیالم راحت شه که سالمی. ببخش اگه اینقدر مامانت ناتوانه و با اشک هاش اذیتت میکنه. ببخش اگه مامان خوبی برات نیستم و نمیتونم خودمو کنترل کنم و با ناراحتی هام عذابت میدم. پسرم کمکم کن. کمکم کن که آروم تر شم. با اینکه دکترا میگن بند ناف فقط و فقط به تو و حرکت هات ربط داره ولی من با وسواس زیادی توصیه های مادربزرگ ها رو گوش میدم. همش میترسم که بعدا بگم ایکاش گوش داده بودم!!! امروز گفتم جواب آزمایش غربالگری مرحله دوم رو بگیرم و برم پیش دکتر تا صدای قلبت رو بشنوم و خیالم راحت شه. ولی بابا زنگ زد و گفت عصری بریم اطراف شهر بگردیم. اردیبهشت ماهه و طبیعت بی نظیره. حس کردم تو هم راضی تری که گردش بریم تا ساعت ها تو مطب دکتر منتظر بمونیم. منم تصمیم گرفتم اگه شد بریم گردش.

پسر ماهم، هنوز اسمت قطعی نشده. بین دو تا اسم به شدت شک داریم. "مانیاد: ( maniad )یعنی در ذهن ماندنی و جاویدان" و "نویان: (noyan) به معنی شاداب و شاد و سرزنده است و ریشه ترکی اش معنی شاهزاده میده". هر دو اسم رو خیلی دوست داریم. "مانیاد" معنی قشنگ تری داره و "نویان" خوش آهنگ تره. البته بابایی بیشتر "مانیاد" رو دوست داشت، ولی من میترسم به اشتباه "مانیا" تلفظ کنن و اسمت دخترونه شه!!! ای کاش میشد از خودت بپرسیم کدومو بیشتر دوست داری. دیروز بابا "نویان" صدات میکرد. شاید اسمت "نویان" بشه. امیدوارم هرچی که میشه دوسش داشته باشی یکی یه دونه مامان.

پسر قشنگم همین که باهات حرف زدم خیلی آروم تر شدم. اداره که بودم بابا زنگ زد و گفت تو نت خونده که پیچیدن بند ناف در اواسط بارداری خطرناک نیست و ...

منم همه اینارو خوندم ولی تصور اینکه ...

حتی نمیتونم بنویسم. عشق نیم وجبی من، به مامان قول بده که مواظب خودت هستی و به سلامت به دنیا میای. از روز اول سپردمت به خدای مهربون عزیزم. میدونم نباید بی تابی کنم. منتظر تکون خوردنت هستم پسر کوچولوی من.میبوسمت و واسه دیدنت لحظه شماری میکنم.

 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com

بعد نوشت: چهارشنبه بعدازظهر رفتیم اطراف شهر و از طبیعت لذت بردیم. خیلی عالی و جای همه خالی.