قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

آن مادران این دختران (معرفی کتاب)

"«آن مادران، این دختران» کتابی با رنگ و بوی زنانه درباره شکاف بین نسلی و روابط میان یک مادر و دختر است.

سلیمانی در رمان جدید خود، باز هم به سراغ آسیب‌شناسی روابط خانوادگی با لحنی همه‌فهم و البته انتخاب موقعیت‌هایی به ظاهر ساده رفته است. موقعیت‌هایی که در زندگی روزمره بارها تکرار می‌شوند و شاید در سایه این تکرارهاست که به حاشیه می‌روند، اما همچنان تأثیرگذارند. این موقعیت‌ها چنان در زندگی روزمره در هم تنیده شده‌اند که به مرز فراموشی می‌رسند، اما در عین سادگی روابط اجتماعی را تعریف می‌کنند.

سلیمانی در «آن مادران، این دختران» قصه‌ای پرماجرا را روایت نمی‌کند، اما شخصیت‌هایی را پیش روی مخاطب می‌گذارد که در پس زندگی به ظاهر ساده خود دل‌مشغولی‌های فراوانی دارند.

داستان با نشست زمین و ایجاد یک شکاف در یکی از محلات غرب تهران آغاز می‌شود. این به اصطلاح زلزله کوچک، انعکاسی از فروریزی دائم انسان و افکار او در زندگی امروز است. شکاف بین نسلی که در کتاب سلیمانی بین یک مادر و یک دختر رقم خورده، گودالی عمیق و به ظاهر پرنشدنی بین تمام اقشار جامعه است که در دنیای در حال گذار کنونی با آداب، عادات و رسوم و عقاید مختلف درکنار هم زندگی می‌کنند."

کتاب جالبی بود. روان و دلنشین. تو ماموریت سرپل ذهاب تمومش کردم.

1398/11/15

شرمنده نباش دختر (معرفی کتاب)

Image result for ‫شرمنده نباش دختر‬‎

"من آدم‌های مبارزی را که هیاهو به پا می‌کنند دوست دارم. من عاشق کسی هستم که به خاطر خواسته‌هایش شرمنده نیست و اجازه نمی‌دهد دیگران ناامید و منصرفش کنند. منظورم این نیست که این افراد هرگز نترسیده‌اند، منظورم این نیست که هرگز در دام نظرات دیگران گرفتار نشده‌اند، نه، آنها هم انسان هستند و مثل همه ما گاه دچار نبودِ اعتماد به نفس شده‌اند، اما وقتی نوبت عمل فرا رسیده است، شک به دلشان راه نداده و دودل نشده‌اند، فقط سرشان را پایین انداخته و بدون توجه به دیگران به کارشان ادامه داده‌اند. مبارز بی‌پروا از نظر من یعنی این؛ یعنی حاضرید برای رسیدن به خواسته‌تان – هر چیزی که هست – تلاش کنید و منتظر نمانده‌اید تا کسی آن را دو دستی تقدیمتان کند و می‌دانید که این خواسته متعلق به شماست و به آن دست خواهید یافت.

آیا شما هم یک مبارز بی پروایید؟من هم هستم. آیا دلتان میخواهد باشید، اما از فکر و نظر دیگران می ترسید؟من هم قبلا در چنین شرایطی بوده ام.

وزن و اهمیت نظرات دیگران برای بسیاری از زنان آن قدر سنگین و بالاست که تحمل کردنش بسیار دشوار است. آن ها می ترسند از مکان امنی که برای خود ساخته اند قدم بیرون بگذارند. اما این خود واقعی مان نیست نه؟ما باید به دنبال اهداف و رویاهایمان برویم، باید جسور باشیم و شجاعت به خرج دهیم و شرایط را بپذیریم چون شانس زندگی با استفاده از تمام توانایی هایمان ارزش تمام واکنش ها و برخوردهای منفی ای را که در مقابل دریافت خواهیم کرد دارد.

مردم می گویند یک دختر خوب هیاهو به پا نمی کند. بسیار خوب، من اهمیتی به این حرف نمی دهم. من بیشتر به تغییر دادن دنیا اهمیت می دهم تا نظراتی که آدم هایش در موردم دارند."

"شما توانایی تبدیل شدن به بهترین نسخه از خودتان را دارید، اگر باور کنید که برای بیش از این بودن خلق شده اید..."

"وظیفه شما این نیست که خودتان را به شکل انتظارات دیگران درآورید. وظیفه شما اینست که به خودتان و توانایی هایتان باور داشته باشید."

"تردید نسبت به شکست، رویاهای بیشتری را از بین میبرد. اما باور داشتن به خود باعث میشود قدرت دوباره و دوباره برخاستن را پیدا کنید"

شرمنده نباش دختر-ریچل هالیس

اینقدر این کتاب جمله های انگیزشی درست و حسابی داشت که واقعا نمیتونم بینشون انتخاب کنم. نکته جالبش این بود که خودمو خیلی شبیه به نویسنده اش دیدم و کارهایی که میگه رو غالبا انجام میدم.اگه دنبال کتاب خوب هستین، حتما این کتاب رو تو لیستتون جا بدین...

1398/08/20

بچه هایمان به ما چه می آموزند ؟(معرفی کتاب)



با زندگی در کنار بچه ها همه چیز رنگ و بوی دیگری می گیرد، زیبایی، عشق، معصومیت، بازی، درد و حتی مرگ.
بچه هایمان به ما چه می آموزند؟ کتاب سحرآمیزی ست مملو از شوخی های جالب. این کتاب به ما نشان می دهد که اگر دست از شنیدن و آموختن برداریم، هر لحظه بودن در کنار بچه ها می تواند فرصتی بی نظیر برای تغییرکردن و رشد به ما بدهد.
پیرو فروچی روان درمانگر معتبر ایتالیایی معتقد است سفر پدرومادری راهی ست به سوی تحول و تکامل، توالی تجربیاتی که می تواند ما را غنی کند، تجربه ای که هیچ درس و دانشگاه و کتابی نمی تواند در ما پدید آورد.
چیزی که باعث تمایز این کتاب از دیگر کتاب های روانشناسی دربارهٔ بچه ها می شود این است که فروچی در پی معادلات معمول روابط بچه ها و پدر و مادرها نیست و نمی خواهد به ما یادآوری کند چه نکاتی را باید به بچه هایمان بیاموزیم بلکه به آینه ای که بچه ها جلوی روی بزرگترها می گیرند نگاه می کند و می کوشد به خودانگیختگی و آگاهی اخلاقی دست یابد و در نهایت به اصلاح خود و رفتارهای نادرست ناخودآگاهش می رسد.
برگرفته از متن کتاب:

"به عکس باور خیلی ها، من معتقدم عاشق شدن حماقت نیست، بلکه فکر میکنم بهترین لحظه برای دو انسان، لحظه ای ست که حس می کنند عاشق شده اند. زمانیکه همه امکانات را روبروی خودشان می بینند. وقتی می توانند ذات عشق و زیبایی آن را لمس کنند. از آن لحظه به بعد همه مخاطرات پوچ و مسخره می شوند. عاشق شدن یعنی کشف واقعی ترین حس دنیا..."

از اون کتاب های فوق‌العاده بود و حسابی به جونم نشست...

1398/04/04