قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

پرواز به سوی آینده ای روشن


ساعت 3 بامداد دوشنبه 17 دی 1397 و پرواز به سمت وین و بعد تورنتو. با دلی تنگ و چشمانی اشکبار، بدرقت میکنیم و تو رو به خدا میسپاریم. تو میری و ما میمونیم و دلتنگی هامون، خاطراتمون،غیبت هامون و  شب هایی که تا صبح حرف میزدیم و ریز ریز میخندیدیم.یادش بخیر...

جوانه عزیزم، دختر خاله مهربونم، میدونم که مثل همیشه موفق میشی، مثل همیشه...

بدون که جات تو قلبمون مهر و مومه و بیصبرانه انتظار دیدارت رو میکشیم. برو، پرواز کن به سمت آینده ای روشن تر و آرامشی بیشتر که من مطمئنم بهترین ها در انتظارته...

"جوانه، دختر خاله عزیزم فاند تحصیلی گرفت و رفت کانادا که دکترا مخابرات بگیره. رفت و بعیده برگرده!مثل 7 سال پیش که کیانوش(پسرخالم) رفت، فوق دکترا گرفت و دیگه برنگشت!!!همه عزیزامون دارن میرن و ما روز به روز تنهاتر میشیم. ما میمونیم و دودلی هامون و ترس از آینده!!!ما میمونیم و تردید هامون بین رفتن و موندن!!!!کاش ایران جای بهتری برای زندگی بود!!!!»

سه شنبه 11 دی 1397 جوانه اومد کرمانشاه برای خداحافظی و چقدر خداحافظی سخته!!!چقدر گریه کردیم

لحظه خدافظی به سینه ام فشردمت

اشک چشمام جاری شد

دست خدا سپردمت