قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

سونو گرافی NT هفته دوازده بارداری


سلام دوستای خوبم. ممنون که به یادم بودین. 4 شنبه 20 اسفند سونو NT داشتم. از استرس های قبل از سونو که هرچی بگم کم گفتم. خانوم دکتر دستگاه رو روی شکمم گذاشت و حرکت داد. ولی برخلاف همیشه که شروع میکرد به گفتن و یکی دیگه تایپ میکرد ایندفعه ساکت بود!!!! به مانیتور خیره شده بود، دستگاه رو روی شکمم حرکت میداد و دکمه میزد!!! نگرانی داشت دیوونه ام میکرد. کم مونده بود اشکم دربیاد که صدای قلب نازنینش رو پخش کرد. وای که چه لحظه نابی بود. صدای قلبش مثل یورتمه اسب بود، پیتیکو پیتیکو پیتیکو پیتیکو

باید حتما تجربه کرده باشین تا درک کنین که چقدر شنیدن این صدا شیرینه. اینکه پاره تنت سالمه. خدایا شکرت خدایا شکرت. خدا رو شکر همه چی تو سونو خوب بود. NT=1.3mm بود. ولی همون کیست موذی هنوز جذب نشده بود و انگار جا خوش کرده (26mm در تخمدان راست).

رفتم مطب دکتر و ماما مطب گفت همه چی نرماله و آدرس داد که برم و آزمایش بدم. وارد آزمایشگاه شدیم و ما رو به سمت دکتر آزمایشگاه هدایت کردن که دیدیم بععععله فامیل هستن. خلاصه دکتر رضایی عزیز هم کلی اصرار کردن و هزینه آزمایش رو نگرفتن!!! و قرار شد 3شنبه بعد برم جواب رو بگیرم. وای که چه شب شیرینی بود. همون شب تولد بابام بود و همه خونه بابا دور هم جمع بودیم و جاتون خالی خوش گذشت.

صدای قلب کوچولوش مدام تو گوشم میپیچید و لبخند رو لبام مینشست. اما شادی من خیلی دووم نیاورد!!! دیروز بعدازظهر ترشحاتم حالت خونابه گرفت. خیلی ترسیدم. اشک امونم رو برید. رفتم بیمارستان و به دکترم زنگ زدن. اونم گفت شیاف پروژسترون بذارم و استراحت کنم تا شنبه برم پیشش. دلم آروم نمیگیره. غم از دست دادنش داره دیوونه ام میکنه. دیشب یه شیاف گذاشتم و خوابیدم ولی هنوز ترشحات نارنجی رنگ (خونابه)، ادامه دارن. حوصله هیچ کس و هیچ چی رو ندارم. یه سر اومدم ببینم فرشته جون " وبلاگ روزنگار فرشته" چی کار کرده،(اونم اشکم رو درآورد) که دیدم بچه ها نگرانم شدن. واسه همین نوشتم. اگه خیلی بد و پراکنده نوشتم ببخشید. اصلا حال خوبی ندارم.خدایا خودت کمکم کن. خدایا پاره تنم رو به خودت میسپرم. خودت مراقبش باش.برام خیلی دعا کنین