قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

قاصدک مهر

روزهای تلخ و شیرین

دونه های ریز نگران کننده

بالاخره لعاب برنج نویان خان به 10 قاشق مرباخوری رسید. خدا رو شکر خوب میخوره. قاشق رو که کنار دهنش میبردم دهنش رو باز میکرد. یه بار به مهدی گفتم عکس بگیر و قاشق رو دور تر نگه داشتم که وروجک خان با دست های شیرینش قاشق رو گرفت و رسوند به دهنش مامان فدات شه عزیزه دلم.

طبق دستور پزشکش بعد از رسیدن لعاب برنجش به 10 قاشق، فرنی رو شروع کردم. روز اول دو قاشق مربا خوری. چهارشنبه 19 اسفند نویان جون برای اولین بار طعم فرنی رو هم تست کرد.روز اول خوب نمیخورد. انگار براش غریب بود. ولی الان بهتر از لعاب میخوره. فرنی هم روزی یه قاشق اضافه میشه.

جدیدا عاشق پاهاش شده همش میخواد شست پاشو بخوره

15 اسفند تولد شوهر دوستم بود. نویان حسابی شیطونی کرد. شمع های تولد عمو افشین رو با دقت نگاه میکرد و براش همه چی جالب بود.

پنجشنبه 20 اسفند هوا عالی بود و ما یه طبیعت گردی حسابی کردیم. نویان کنجکاوانه همه جا رو نگاه میکرد و حتی برامون آواز خوند. بیرون رو خیلی دوست داره ددری مامان. شکوفه های جوون رو عمیق نگاه میکرد و البته بیشتر دوست داشت بخوره



عزیزدل مامان سرما خوردههههههههههههههههههه انگار از من گرفته!!! منم دو سه هفته ای هست درگیر سرماخوردگیم. از استخون درد و سردرد شروع شد، بعد هم گلو درد و الانم گرفتگی صدا و سرفه و آبریزش. نویان هم از چهارشنبه شب آبریزش داره و سرفه میزنه. سرفه هاش خنده دارن. بچم بلد نیست خوب سرفه کنه انگار. عزیزدلم دمر که میشه آب میمیخیش راه میگیره. مدام براش اسپری بینی میزنم و با پوار هم گاهی راه بینیشو باز میکنم ولی بازم کیپه!!!

اما چیزی که این چند روزه نگرانم کرده جوش های ریزیه که پیشونی نویان رو پر کرده!!! اول فقط پیشونیش بود، ولی الان پشت گردنش و حتی رون هاشم زده!!! هدا میگه مساله ای نیست و منم مقاومت کردم که دکتر ببرم ولی زیاد شدنشون داره نگرانم میکنه. یه عده گفتن شاید جوش گرمیه و من کمتر گرمی بخورم شاید رفع بشه!! منم دارم ماست و دوغ میخورم ولی فعلا تاثیری نداشته!!! نمیدونم شاید هم عرق سوزه!!! نویان کلا همیشه گرمشه و کلی عرق میکنه مخصوصا شبا. نمیدونم شاید اونم بی تاثیر نباشه!!! در هر حال ممنون میشم اگه تجربه مشابهی دارین راهنماییم کنین.